معرفی رشته روان شناسی بالینی
مقدمه
روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیش بینی و درمان نابهنجاری، اختلالات روانی ، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیست شناختی، روان شناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد. (رزنیک، ۱۹۹۱)
نقشهای شش گانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کار رواندرمانگرها، پژوهش و مدیریت. غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶)
از عمر روانشناسی به شکل علمی و منظم فقط حدود یک قرن میگذرد. ولی رشد آن در چند سال اخیر اعجاب آور بوده است. این رشته هم مانند علوم دیگر فرمان با ازدیاد روزافزون دانش رشتههای تخصصی بوجود آمد و امروزه در امریکا حدود 30 - 20 بخش دارد و هر بخش علاقه و مهارت خاصی را عرضه میکند. ولی در 20 سال اخیر هیچ یک از رشتههای روان شناسی به اندازه روانشناسی بالینی پیشرفت نکرده است و تعداد افرادی که در این بخش تحقیق میکنند از رشتههای دیگر روانشناسی به مراتب بیشترند. گذشته آن به زمان انسان اولیه میرسد.
بشر اولیه امراض روانی پدیدهای ماورءالطبیعه میدانست.روشهای درمان اینگونه بیماران که تصور میشد دچار جن زدگی و ارواح خبیثه شده باشند عبارت بود از سوراخ کردن جمجمه به منظور آزاد کردن روح پلید و به زنجیر بستن، تنبیه جسمی و سوزاندن و انواع شکنجههای دیگر. در اواخر قرن هجده در فرانسه پزشکی به نام فیلیپ پنیل رئیس بزرگترین بیمارستان روانی فرانسه شد. او با اصلاحات نوع دوستانه به درمان روانی کمک کرد. پیدایش و تکامل روانشناسی بالینی پیشرفت در ماهیت هوش و اندازه گیری آن ، تفاوتهای فردی ، روان شناسی کودک نیز نقش داشتهاند. حد فاصل میان روانشناسی بالینی و روانشناسی کودک از بعضی جهات بسیار نامشخص است. زیرا روان شناسی بالینی در اصل به سبب علاقه به مسائل کودکان عقب افتاده بوجود آمد. پیدایش ابزارها و آزمونهای روانی نیز در تکامل روان شناسی بالینی نقش اساسی داشتهاند.
وظایف روان شناسی بالینی متنوع و مختلف است و به موسسهای که روان شناسی در آن کار میکند و همچنین به نوع تحصیلات و تعلیمات عملی که داشته است بستگی دارد. برای مثال وظایف روان شناسی بالینی در بیمارستان روانی ممکن است منحصر به تشخیص بیماری از طریق تست باشد یا به روان درمانی بپردازد یا مشغول تحقیقات شود و یا تعلیم عده ای را به عهده بگیرد.
روان شناس بالینی ممکن است در مدارس ، مراکز مشاوره کودکان ، زندانها ، بیمارستانها ، دانشگاهها ، پرورشگاهها ، کودکستانها ، وزارت کار ، کارخانهها و انواع دیگر موسسات انجام وظیفه کند. دسته آخر روان شناسانی هستند که به تحقیق و آزمایش خصوصیات بیماران روانی علاقه دارند و از طریق تجربی برای کشف علل ، علائم و طرق درمان میکوشند. روان شناسان معتقدند که آگاهی از تمام این روشها برای آماده ساختن روان شناسی بالینی ضروری است و روان شناسی بدون آشنایی با آنها نمیتواند به نحو موثری انجام وظیفه نماید. روان شناسان بالینی از روشهای مختلف برای تشخیص اختلالات استفاده میکنند. از جمله این روشها مشاهده رفتار بیمار ، مصاحبه کلینیکی ، آزمونهای روانی ، بررسی تاریخچه فردی و ... است.
روشهای مختلف درمانی در روان شناسی بالینی وجود دارد که روان شناسانی با توجه به رویکرد نظری که در روان شناسی دارند یکی از آنها بکار میبرند. مثل شناخت درمانی ، رفتار درمانی , روانکاوی و ... برخی از روان شناسان بالینی دیدگاه التقاطی دارند و از تمام شیوههای درمانی بهره میبرند.
چهار مرحله تاریخی برجسته برای روانشناسی بالینی در جهان وجود دارد:
* آغاز حرفه ۱۸۹۲-۱۹۱۴
* فرا رسیدن عصر روانشناسی بالینی ۱۹۱۶-۱۹۵۴
* یکپارچگی و حرفهای گرائی ۱۹۵۴-۱۹۷۸
* خود مختاری و تعهد اجتماعی ۱۹۷۹
روانشناسی بالینی در گذشته
تکامل روانشناسی بالینی به سبب تاثیر عوامل متعدد صورت گرفت که بعضی از آنها خارج از حیطه روانشناسی بود. برای مثال پیشرفتهای حاصله در بیولوژی ، فلسفه ، سیاست و امثال آن نیز در تشکیل تاریخچه روانشناسی درمانی موثر بوده است. از عمر روانشناسی بالینی به عنوان یک رشته تخصصی و مستقل حدود 90 سال میگذرد تاریخ آن با تکامل روانشناسی مرضی آمیخته است و گذشته آن به زمان انسان اولیه میرسد. بشر اولیه امراض روانی پدیدهای ماورءالطبیعه میدانست. روشهای درمان اینگونه بیماران که تصور میشد دچار جن زدگی و ارواح خبیثه شده باشند عبارت بود از سوراخ کردن جمجمه به منظور آزاد کردن روح پلید و به زنجیر بستن، تنبیه جسمی و سوزاندن و انواع شکنجههای دیگر. در اواخر قرن هجده در فرانسه پزشکی به نام فیلیپ پنیل رئیس بزرگترین بیمارستان روانی فرانسه شد. او با اصلاحات نوع دوستانه به درمان روانی کمک کرد.
در قرن نوزدهم مسمزیسم بوجود آمد. مسمز فردی بود که با استفاده از هیپنوتیزم به درمان بیماران روانی پرداخت.
عوامل موثر در پیدایش روانشناسی بالینی
پیدایش و تکامل روانشناسی بالینی پیشرفت در ماهیت هوش و اندازه گیری آن ، تفاوتهای فردی ، روان شناسی کودک نیز نقش داشتهاند. حد فاصل میان روانشناسی بالینی و روانشناسی کودک از بعضی جهات بسیار نامشخص است. زیرا روان شناسی بالینی در اصل به سبب علاقه به مسائل کودکان عقب افتاده بوجود آمد. پیدایش ابزارها و آزمونهای روانی نیز در تکامل روان شناسی بالینی نقش اساسی داشتهاند.
روان شناسی بالینی در ایران
در جریان تاریخ نود ساله روان شناسی بالینی در دنیا ، ایران تاریخچه سی سالهای دارد. اولین درس در این رشته از روان شناسی در سال 1344 شمسی در گروه روانشناسی دانشگاه تهران تدریس شد و اولین کتاب در این زمینه به نام روان شناسی بالینی تالیف سعید شاملو در سال 1345 شمسی از طرف دانشگاه تهران منتشر شد. نخستین کلینیک روان شناسی در سال 1346 و در دانشگاه تهان تحت عنوان مرکز مشاوره و راهنمایی ایجاد شد. در این مرکز برای اولین بار کار سیستمی مرکب از یک روان شناس بالینی که سرپرست مرکز نیز بود، یک روانپزشک و یک مددکار اجتماعی به بررسی مسائل روانی دانشجویان پرداختند و با همکاری هم در تشخیص و درمان نابهنجاریهای رفتاری آنها اهتمام ورزیدند. رشته روان شناسی بالینی عمدتا در اوئل دهه سال 1350شمسی زمانی رسمیت یافت که در گروه روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران واقع در بیمارستان روزبه برنامهای به نام فوق لیسانس روان شناسی بالینی ایجاد شد. در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت (شاملو ۱۳۷۰، ص ۲۳).از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده دار آن شد و در ۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ از انستیتو فارغ التحصیل شد (احمدرضامحمدپور، ۱۳۸۳، خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ص، ۱۲-۲۲).اولین فارغ التحصیل دکترای روانشناسی بالینی ایران و از اولین گروه دانشجویان ورودی کشور در این دوره دکتر نورمحمد بخشانی( خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران ۱۲-۲۲ مجله اندیشه و رفتار ۱۳۸۱) دانشیار فعلی گروه روانپزشکی و روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان است.
ویژگیهای روان شناسی بالینی
وظایف روان شناسی بالینی متنوع و مختلف است و به موسسهای که روان شناسی در آن کار میکند و همچنین به نوع تحصیلات و تعلیمات عملی که داشته است بستگی دارد. برای مثال وظایف روان شناسی بالینی در بیمارستان روانی ممکن است منحصر به تشخیص بیماری از طریق تست باشد یا به روان درمانی بپردازد یا مشغول تحقیقات شود و یا تعلیم عده ای را به عهده بگیرد. روان شناس بالینی ممکن است در مدارس ، مراکز مشاوره کودکان ، زندانها ، بیمارستانها ، دانشگاهها ، پرورشگاهها ، کودکستانها ، وزارت کار ، کارخانهها و انواع دیگر موسسات انجام وظیفه کند.
انواع روان شناسی بالینی
چهار نوع روان شناسی بالینی وجود دارد: دستهای که برای درمان بیماری با روانپزشکان و روانکاوان اشتراک مساعی میکنند و بیشتر به کشف ماهیت بیماری و طرز معالجه یک فرد خاص توجه میکنند. دسته بعد روان شناسانی که وقت خود را بطور عمده صرف اندازه گیری خصوصیات افراد بوسیله تستهای روان شناسی میکنند. دسته دیگر فعالیتهای دسته اول و دوم را بطور مساوی انجام میدهند یعنی هم به تشخیص و هم به درمان میپردازند. دسته آخر روان شناسانی هستند که به تحقیق و آزمایش خصوصیات بیماران روانی علاقه دارند و از طریق تجربی برای کشف علل ، علائم و طرق درمان میکوشند. روان شناسان معتقدند که آگاهی از تمام این روشها برای آماده ساختن روان شناسی بالینی ضروری است و روان شناسی بدون آشنایی با آنها نمیتواند به نحو موثری انجام وظیفه نماید.
تشخیص در روان شناسی بالینی
روان شناسان بالینی از روشهای مختلف برای تشخیص اختلالات استفاده میکنند. از جمله این روشها مشاهده رفتار بیمار ، مصاحبه کلینیکی ، آزمونهای روانی ، بررسی تاریخچه فردی و ... است.
درمان در روان شناسی بالینی روشهای مختلف درمانی در روان شناسی بالینی وجود دارد که روان شناسانی با توجه به رویکرد نظری که در روان شناسی دارند یکی از آنها بکار میبرند. مثل شناخت درمانی ، رفتار درمانی ، روانکاوی و ... برخی از روان شناسان بالینی دیدگاه التقاطی دارند و از تمام شیوههای درمانی بهره میبرند روانشناسی بالینی شاخهای از علم روانشناسی است که به بحث در زمینه اختلالات روانی و تشخیص آنها و درمان میپردازد. از عمر روانشناسی به شکل علمی و منظم فقط حدود یک قرن میگذرد. ولی رشد آن در چند سال اخیر اعجاب آور بوده است. این رشته هم مانند علوم دیگر فرمان با ازدیاد روزافزون دانش رشتههای تخصصی بوجود آمد و امروزه در امریکا حدود ۳۰ - ۲۰ بخش دارد و هر بخش علاقه و مهارت خاصی را عرضه میکند. ولی در ۲۰ سال اخیر هیچ یک از رشتههای روان شناسی به اندازه روانشناسی بالینی پیشرفت نکرده است و تعداد افرادی که در این بخش تحقیق میکنند از رشتههای دیگر روانشناسی به مراتب بیشترند.
منبع:میگنا